داعش چگونه بوجود آمد؟- چنگیز حسینی قمی
علت بوجود آمدن داعش را باید از چند منظر بررسی نمود.
1-زمینه فکری برای ایجاد داعش (ایشید) چگونه بوجود آمد؟
2-چه کسانی از بوجود آمدن داعش سود می برند.
3-نحوه تشکیل هسته های داعش چگونه بود.
4-دلایل جنبی برای اثبات وجود ارتباط داعش با رژیم های ایران و روسیه و سوریه.
1-زمینه فکری برای ایجاد داعش چگونه بوجود آمد؟
-حرکت امامیون شباهت زیادی به گروههای ترور انگلستان (در رابطه با ایرلند) و آمریکای لاتین دارند
در این ارتباط بکرّات شنیده ایم که در موارد زیادی سازمان امنیتی دولتی برای بهره جستن از شرایط و برای به تله انداختن گروههای تروریستی، ابتدا چند ترور در گوشه و کنار شهر انجام می دادند و ضایعاتی را بوجود می آوردند سپس در بوق و کرنا می دمیدند چه چنین و چنان خسارتهایی وارد شده و این کار را فلان گروههای ترور انجام داده اند، از آنجاییکه این عملیات با اهداف و نحوه عمل گروههای ترور همخوانی داشت آنها نیز جهت نشان دادن قدرت خود، ناخودآگاه این اعمال را بعهده می گرفتند و نظام حکومتی نیز با هیایو این گروهها را تحت هجوم تبلیغاتی و نظامی قرار می دادند.
در راستای چنین طرح ها، مطالب زیادی در رابطه با ایران و عراق وجود دارد، افراطیون غربی با شناختی که از تندرویهای شیعه امامیه فارس و تندخویی صدام حسین داشتند، برای پیاده کردن نقشه های خود، افرادی مثل صدام را با انواع حیل به حمله کویت سوق داده و سپس نقشه های خود برای تشکیل هلال شیعی از نوع امامیه و سوق دادن ایران به اعمال خشونت آمیز مذهبی، و نهایتا جهت تسلط به منطقه پیاده نمودند در این مورد به بخش چهاردهم کتاب «آذربایجان شیعهلیگی نوشته صمد بایاتلی» می توانید رجوع کنید. با توجه به این مطالب است که می توان گفت در حال حاضر حکومت امامیه نیز در چنین مهلکهای گیر کرده است.
در واقع طبق طرح هایی که امریکایی ها نیز در آن سهیم هستند هدف از ایجاد افراطی گری و ایجاد دشمنی در بین قومیت های مختلف، نابودی منابع انسانی و مالی منطقه و جهان اسلام بوده است و طبیعی است که نیروهای افراطی غربی مطالعهکافی دراین زمینهداشتهاندوآنهامیدانستند که برای بوجود آوردن چنین شرایطی، شیعه امامیه فارس و تفکر ضدسنی و ضدعرب و ضدتورک در بین پیروان امامیه فارس مساعدترین زمینه برای آفریدن چنین وضعیتی می باشد و با مهارت تمام از وضعیت موجود بهره جستند.
در این مورد به گفته یکی از آمریکاییهایی که خود در منطقه حضور داشتند اشاره می شود ایشان می گویند آمریکاییها با چشم پوشیدن بر اعمال و کارهای غیر انسانی نوری مالکی در بوجود آمدن شرایط جدید و بوجود آمدن گروه تروریستی داعش سهیم هستند.
-وقتی امامیون فارس 1100 سال است کینه عربها و سنی ها و تورکها را در دل خود می پرورانند و تمام تلاش علمای آنها به اثبات رساندن تحریف قران و تلبیس و تضعیف کتاب سته می باشد طبیعی است که آنها با دیدن شرایط مساعدی که برای آنها فراهم شده دم را غنیمت شمرده و هرچه توانستند از سنی ها و عربها کشتند و غافل از آنکه همین افراطیون غربی چنان با مهارت شرایط لازم را برای افراط کاری آنها فراهم نموده اند که همه عالمین امامیه تصور می کنند این امام زمان خیالی آنهاست که همه چیز را برای کشتار فراهم نموده است چونکه طبق حدیث امامیه، امام زمان فقط برای کشتن می آید و لاغیر.
-وقتی نیروهایی مثل سپاه قدس و... وابسته به امامیه فارس، زنی را جلو چشم فرزندانش لخت نموده و توسط 10-15 نظامی مورد تجاووز قرار دهند چه انتظاری از آینده چنین بچه هایی می توان داشت.
-دست و پای پدرمادری را ببندند و دختر 15-16 ساله اش را جلو چشم او مورد تجاوز قرار دهند و خانه را با این افراد آتش بزنند، چه آینده ای در برابر برادر و خواهر این افراد وجود دارد.
وقتی در زندان ابوغرِیب و زندان فرودگاه بغداد به دختران و زنان سنی توسط فوجی از افراد بسیجی شیعی (امامیه) و حتی افسران آمریکایی، تجاوز شود مشخص است که وضعیت بازماندگان به کجا کشیده می شود، و افرادی که در رمادی و غیره در طی تظاهرات مسالمت آمیز به رگبار بسته می شوند معلوم است که چه تاثیری برای آینده ای خواهند داشت.
وقتی نیروهای سپاه و مالکی، در عراق و سوریه هر انسانی را که نام ابوبکر و عمر داشته می کشند قضاوت بازماندگان چه خواهد شد؟.
-بدین طریق سپاه قدس و لشکر بدر و جیش مهدی و...در راستای اطاعت از امام زمانشان، با سوزاندن سنّی ها و ... زمینه را برای ایجاد تندرویهای گروههایی مثل داعش(ایشید) فراهم نمودند
البته ناگفته نماند که در بیشتر این جنایات، افراطیون غربی مستقیم و غیرمستقیم حضور داشتند ولی آنها به قدرت مانور خود مغرور هستند و چنین تصور می کنند بالاخره در آخر کار با طرحهایی گول زنندهای، و زیر لوای کمکهای انساندوستانه و کمک نظامی خواهند توانست ذهنیت متضررین را عوض کرده و مجددا به طرفداری از خود سوق دهند، همانگونه که در ماههای آخر سال 2015، با کشاندن روسها به سوریه و با نشان دادن بمبارانهای بیرحمانه آنها و کشتار مردم بی گناه، کفه ترازو را به نفع خود تغییر داده اند، بدیهیست که بازماندگان نیز راهی بجز استفاده از امکانات آنها بر علیه روسها، ندارند و نظرشان نیز نسبت به افراطیون غربی تغییر می کند.
2-چه کسانی از داعش سود می برند:
در تجزیه و تحلیل اوضاع منطقه چنانچه بتوانیم به این پرسش «که کسی از داعش بیشترین سود را میبرد» پاسخ دهیم می توانیم ریشه های آن را بهتر بشناسیم.
انقلاب مردم سوریه با تظاهراتی آرام و مدنی شروع گردید ولی با هدایت حکومت امامیه فارس و با شبیه سازی از سرکوبی حرکتهای مردمی در ایران، حرکت مردمی سوریه نیز سرکوب گردید.
در هر حال عوامل متعددی حرکت مسالمت آمیز مردم سوریه را که همگام با جنبش بهار عربی بوجود آمده بود از مسیر معمولی منحرف نموده و به جنگ ویرانگر مذهبی کشاند این عوامل چنین هستند :
ا)-رژیم دیکتاتوری موروثی اسد چه در زمان حافظ اسد و چه در زمان بشار اسد سابقه طولانی در کشتار مردم و ایجاد مظالم زیاد داشته است.
ب)-نفوس شیعه نُصِیری سوریه برهبری بشار اسد، با 10-15 درصد جمعیت، در مقابل، 70-80 درصد مردم سنی مذهب قرار دارند و میدانند که در سیستم دموکراتیک و انتخابات آزاد، آینده ای ندارند.
ج)-بشار اسد و حامی اصلی او گروه تروریستی سپاه قدس به سردمداری قاسم سلیمانی، با سرکوبی خونین مردم سوریه، و در راستای رفتار کشتارگرانه امام زمان شیعه امامیه، حرکت مردمی سوریه را از وضعیت آرام و مسالمت آمیز خارج نمود و آنرا به رویارویی مسلح گروههای اسلامی کشاند.
د)-با سرکوبی بیرحمانه و استفاده از بمبهای مختلف و بمبهای بشکه ای علیه شهروندان سوری نه تنها دولت اسد در بین مردم مشروعیت خود را از دست می دهد در عین حال در سطح جهانی نیز این رژیم آبرو و حیثیت خود را از دست می دهد. برای اینکه اسد بتواند مشروعیتی بویژه در خارج بدست آورد با توجه مخالفت جهانی با تروریسم، نیاز به ایجاد یک گروه ترور بی رحمی داشت تا بتواند آن را علم نموده و خود را در حال مبارزه با تروریسم نشان دهد، و در چنین راستایی بود که طرحهای مشترک سپاه پاسدارن و گروه ترور قدس قاسم سلیمانی و نوری مالکی و اسد بکار می افتد و امکانات لازم برای تشکیل گروه فراهم می گردد.
هـ)-ایجاد گروه داعش و اعمال تروریستی آن بهانه مناسبی است که کشورهای روس و ایران که خود را صاحب نسق در سوریه میدانند با توسل به آن به توجیه دخالت در سوریه را از جهت حقوق بین الملل بدست می آورند.
3-نحوه تشکیل هسته های ایشید
برای ایجاد داعش چه کسانی طرح ریزی کردند، و چگونه انجام شد.
درسال 2013 و در 21 ماه جولای و در زمان نوری مالکی خبر فرار 2400 نفر از افراد منتسب به تندروهای سنی و عموما وابسته به القاعده از زندان ابوغریب عراق پخش شد آنها مستقیما به سمت سوریه رفتند و به عبارتی حرکت داده شدند.
در این زمان اعضای گروههای تندرو مخالف دولت بسیار کم بود، در این برهه زمانی و مکانی، آزاد کردن و سوق دادن آنها به طرف سوریه، بدون نظارت و حمایت نیروها و سازمانهای امنیتی موجود در بغداد غیرممکن بوده است، بدون شک نیروهای امنیتی ایران و بویژه قاسم سلیمانی مسئول گروه های ترور برون مرزی ایران و همچنین رئیس وقت عراق، نوری مالکی در آن دوره، بطور کامل بر اوضاع مسلط بودند و می توانستند هرگونه حرکت متعارض و بویژه در این مقیاس را کنترل نمایند، ولی مطمئنا آنها در پشت سر این قضایا بودند.
متخصصین امنیتی نظامی اکثر کشورهای عربی و حتی تورکیه نیز همانگونه که در مصاحبه آقای حسن هاشمیان (تحلیلگر مسائل عرب) در اول می 2015 در تلویزیون ووآ(voa) مورد انجام شد بوضوح به این موضوع اذعان دارند و در این مصاحبه افرادی از پانفارسها و از جمله آقای دکتر میلانی با توجه به موضع ضد سنّی و ضد عربی که دارند بشدت اینگونه خبرها را رد می کنند و بدون کوچکترین مدرکی بطور مستقیم و غیر مستقیم تشکیل ایشید را به کشورهای عربی نسبت می دهند.
همین افراد تندرو منتسب به القاعده وقتی به سوریه می رسند هسته های اولیه داعش را تشکیل میدهند. و بدین ترتیب افرادی مثل ابوبکر بغدادی ویا ابراهیم اواد البدری، ابومسلم تورکمانی (نایب ابوبکر بغدادی در عراق)، ابوالیل انباری (نایب بغدادی در سوریه)، گروه ترور داعش را بوجود میآورند.
-گروه داعش بلافاصله به پادگانی در سوریه که محافظان اندکی داشت حمله کردند و به انبارهای بزرگ اسلحه که در پادگان موجود بود دست یافتند و بلافاصله پس از حمله به چاههای نفت در نزدیکی دیرالزور، صاحب نفت شدند و با فروش نفت به تاجران مرتبط با رژیم سوریه و روسها، از نظر مالی نیز تامین شدند و مدت کمی بعد به موصل رفتند و با چند صدنفر گروه داعشی، دهها هزار نیروی نظامی ارتش عراق را از این شهر بیرون کردند و با انبارهای اسلحه این شهر و با صدها میلیون دلار پول بانکهای شهر صاحب شدند، آیا همه اینها نقشه ای طرح ریزی شده توسط سپاه قدس نبود؟.
4-دلایل جنبی در اثبات وجود ارتباط بین داعش و رژیم های ایران و روسیه و سوریه
-حمله روسیه به سوریه و بویژه حملات ویرانگرانه روسها به اپوزیسیون مردمی و معتدل یعنی ارتش آزاد سوریه و همچنین حمله وحشیانه روسها به مردم عادی، با هدف تقویت رژیم اسد، بیش از پیش اثبات می کند که بوجود آمدن داعش طرفندی در دستان ایران و روس می باشد که می خواهند دخالتهای خود را در آنجا توجیه کنند. و این حملات وحشیانه به مردم در حالی است که هواپیماهای روسیه بیش از نود درصد حملات خود را به اپوزیسیون سوریه انجام داده و فقط ده درصد حملات به داعش صورت می گیرد و البته کم و کیف حملات آنها به داعش، تا کنون از طرف افراد بی طرف تصدیق نشده است و بیشتر با تبلیغات ایران و روسیه پخش می شود.
-تبلیغات بیش از حد وحشیگریهای داعش، دلیل دیگری است که نشان میدهد اهداف ویژه ای در پشت حوادث وجود دارد در حالیکه گروههای حشد شعبی ایران در عراق و سوریه صدها هزار نفر مردم سوریه را شکنجه و کشتار نموده و وحشیگریهای بی حد و حصری انجام می دهند علیرغم نبود تبلیغات قابل ملاحظه در این مورد، در زمینه وحشیگریهای داعش که از نظر ابعاد آن حتی به یک هزارم جنایات گروههای شیعی وابسته به ایران و روس نمی رسد تبلیغات عظیمی راه انداخته می شود، این خود نشان می دهد در پی تبلیغات، برنامه های ویژه ای ریخته شده بود، و چنان هم شد، بعد از چند ماه تبلیغات، زمزمه دخالت رسمی روس و ایران شروع شد و در واقع از آنجاییکه این کشورهای حامی تروریسم، دخالت غیر رسمی خود در سوریه را غیر کافی می دانستند، مجبور شدند با بهانه هایی بطور رسمی و جدی به سوریه هجوم بیاورند.
-چاهها دیرالزور در ناحیه ای است که در سمت جنوب آن نیروهای اسد و در سمت شمال نیروهای پ. ی. د. وابسته به کرد های وابسته به بشار اسد وجود دارد، چگونه ممکن است این گروه نفت خود را از میان این دو گروه به خارج از سوریه بفروشد.
-قاضی محمد قاسم ناصر دادستان سابق شهر تدمر سوریه، جزییاتی از رابطه بین رژیم اسد و ارتش سوریه را فاش کرده می گوید : به ارتش سوریه دستور داده شده بود از شهر تدمر عقب نشینی کند تا داعش آنجا را تصرّف کند!
-چگونه است که 600 نفر داعشی شهر موصل را با وجود 20 هزار نیروی مالکی در شهر، تصرف میکنند؟ و چگونه است صدها میلیون دلار پول و اسلحه های مدرن در آنجا بدون وجود مقاومتی بدست نیروهای داعشی می افتد؟
-چرا داعشی ها فقط در تورکیه و فرانسه و کشورهای دیگر اروپایی حمله تروریستی انجام می دهند ولی در ایران و روسیه اینکار را انجام نمی دهند.
-چگونه است که نیروهایی از افغانستان و پاکستان 2000 کیلومتر مسیر شهرهای ایران را طی می کنند و از مرز تورکیه و عمدتا مرز عراق به داعش می پیوندند آیا به غیر از اینست که ایران بصورت کنترل شده اینها را و برای تقویت محدود داعش وانجام عملیات تروریستی به آنجا می فرستد.
و البته مطلب بسیار تعجب انگیز اینست که در چند ماه اول سال 1394 خبرهای بسیاری از دستگیری نیروهای افغانی در شهرهایآذربایجاننزدیک مرز تورکیه پخش می شود مطمئنا این خبرها را همه مردم آذربایجان بویژه در این مناطق شنیده اند. و معمولا خبرها بدین صورت پخش می شد گویا مثلا 20 نفر ویا 50 نفر افغانی یا پاکستانی، در خانه ای تیمی در آذرشهر ویا در ایلخیچی، تبریز ویا دراورمیه دستگیر شده اند، آیا به غیر از اینست که حاکمیت فارس بصورت عمدی این خبرها را پخش می کند تا چنین نشان دهد گویا آنها به تورکیه می روند و تورکیه نیز از پیوستن این نیروها به داعش حمایت می کند؟
چگونه ممکن است این نیروها این همه راه را طی کنند و در این شهر ها خانه تیمی درست کنند؟ در حالیکه اگر چند نفری از مردم آذربایجان بخواهند حتی در مناطق دور از شهر در مورد دریاچه اورمیه شعار دهند بلافاصله دستگیر می شوند.
-چگونه است که اکثر نیروهای داعشی خارج از سوریه از روسیه آمده اند؟، آیا به غیر از اینست که عمده این نیروها در روسیه آموزش دیده اند؟
-آیا به غیر از اینست که گروه داعش و اعمال تروریستی آن بهانه مناسبی برای کشورهای روس و ایران برای توجیه دخالتهای خود در کشور سوریه است؟
-البته مطالب فوق بدین معنی نیست که کشورهای غربی مثل آمریکا و انگلیس موضوع را تماشا می کنند، مطمئنا آنها نیز انواع بهره برداریهای تبلیغاتی را بر علیه جهان اسلام و در جهت منافع خود انجام می دهند و در عین حال گروه داعش را به عنوان توجیه دخالتهای خود و ایجاد وحشت در منطقه، و فروش سلاح به کشورهای مختلف مورد سوء استعمال قرار می دهند.
-حوادث مختلف اتفاق افتاده در مراحل بعدی نیز مؤید همین موضوع می باشد. آقای میشل سماحه وزیر لبنانی دستگیر شده، در دادگاه اذعان می کند که انفجارهای اطراف سفارت ایران در لبنان بدستور بشار اسد انجام شده و می خواهند چنین وانمود کنند گویا داعش می خواهد به لبنان حمله کند و در نتیجه دولت لبنان و بویژه حزب الله لبنان را تحریک می کنند تا علیه داعش با بشار اسد متحد شوند (ماخذ : آقای حسن هاشمیان؛ عین همین خبر را منبع «فارین پالیسی، ترجمه: فرهاد فرجاد- شفقنا»، www.shafaqna.com/persian به تفضیل پخش کرده است).
-در سال 1394 که قاسم سلیمانی به مسکو سفر کرد و عملا روسیه را مجاب به اشتراک در جنگ سوریه نمود وقتی روسیه در سوریه نیرو پیاده کرده و بمباران را آغاز نمود در ابتدا با توجه به سخنان سردمداران روسیه مثل پوتین و لاوروف و غیره بنظر می رسید هدف روسیه مبارزه با داعش می باشد ولی با گذشت مدت کوتاهی از عملیات مشخص گردید که روسیه فقط مواضع مبارزین ارتش آزاد سوری و تورکمن ها و و بیمارستانها و خانه های مردم عادی و مناطقی را که در آنجا داعش حضور نداشته را بمباران می کند، این حرکت بطور روشن نشاندهنده همدستی نیروهای روسیه با ایران و حزب الله لبنان و نیروهای بشار اسد می باشد که هدفشان مبارزه با مخالفانِ اسد و تثبیت جایگاه او می باشد.
-روسها با آمدن به سوریه در کنار مسائل مختلف دیگر، برنامه ریزی خاص خود را نیز داشتند، آنها تصور می کردند با هجوم به سوریه و ایجاد بحرانی منطقه ای و جهانی شرایط لازم برای گرانتر شدن نفت بوجود خواهد آمد، ولی شکست این طرح در همان مراحل اولیه نشان داد که روسها، در پیش بینی هایشان بسیار ضعیفتر از حد تصور هستند، زیرا برعکس پلان روسها نه تنها نفت زیاد نشد بلکه بشدت سقوط کرد و در حالیکه طی سال گذشته در نتیجه کاهش قیمت نفت، روسها دهها میلیارد دلار صدمه دیده بودند، با وضعیت جدید زیان آنها افزونتر شده و همرا با مخارج بالای جنگ، بروز بحران جدید اقتصادی و اجتماعی در روسیه، در آینده ای نزدیک دور از انتظار نخواهد بود.
-عبدالحلیم خدام، وزیر امور خارجه و معاون پیشین رییس جمهور سوریه در گفتگویی با «الشرقالاوسط» میگوید که گروه مسلح «داعش» وابسته به القاعده که (مثلا) با ارتش بشار اسد میجنگد، توسط جمهوری اسلامی به سوریه آورده شده است و مستقیما از سوی ایران هدایت میشود.
-ذهنیت افراطی داعش و اعمال اشغال گرانه آنها در محدوده اراضی اقوام مختلف کشور عراق و سوریه، بر همان پایه هایی قراردارد که حاکمان ایران و روس دارند، ایران بویژه در 38 سال همیشه در فکر اشغال سرزمین دیگران بوده است و حتی الان نیز پایتختهای کشورهای عربی مثل عراق و سوریه و لبنان و یمن را متعلق به ایران اعلام می کنند(سخنان آقای علیرضا زاکانی نماینده مجلس ایرن، مهر 94) و روسها نیز با با اقدامات تجاوزگرانه و اشغال سرزمینهای دیگران کوچکترین فرقی با داعش ندارند آنها بخشی از سرزمین اوکراین، کریمه و سوریه را اشغال و به خاک خود ضمیمه نموده اند و با کمک به ارمنی ها بیست درصد اراضی جمهوری آذربایجان شمالی را اشغال نموده اند و در این اشغال کمک دولت امامیه فارس به ارمنیها نیز قابل انکار نیست.
2-4-2-تبلیغات انحرافی ایران و روسیه در مورد وابستگی مالی داعش
-کشورهایی مثل روسیه و ایران و بشار اسد برای انحراف افکار عمومی ادعا می کنند که تورکیه از داعش نفت خریده و آنها را تقویت می کنند، آمار و ارقام و افشاگریهای مختلف عکس این موضوع را نشان داد.
میزان نفت مصرفی تورکیه حدودا 700 هزار بشکه در روز می باشد در حالیکه نفت تولیدی داعش حدودا 40 هزار بشکه در روز بوده و قسمت عمده آنرا به اسد می فروشد و اینکار را تاجرانی مثل جرج حسونی و شرکتهای واسطه روسی انجام میدهند و مقدار کمی نیز توسط قاچاقچی ها از داعش خریداری می شود که این مقدار نیز از یک درصد نفت مصرفی تورکیه کمتر می باشد لذا اتهام خرید نفت داعش توسط تورکیه بی اساس بوده و چیزی جز جنگ تبلیغاتی نیست، در این میان تاکید دولت اوباما و حتی رئیس اقلیم کردستان عراق بر اینکه اتهامهای روسیه و عراق بی اساس می باشد مؤید صحت آمار و ارقام فوق و عدم نیاز تورکیه به نفت داعش می باشد. از طرف دیگر تورکیه با پناه دادن به بیش از دومیلیون نفر مهاجر سوری و هزینه نمودن بیش از هشت میلیارد دلار در مدت 4 سال اخیر و در عین حال رشد چشمگیر اقتصادی آن در این سالها اثبات نموده است که هزینه هایی مثل خرید نفت ارزان از داعش نقشی در اقتصاد این کشور بازی نمی کند. در حالیکه اگر مقایسه شود ایران با مهاجرت یک میلیونی جنگزدگان داخلی خود در دوره جنگ عراق دچار بحران عظیم اقتصادی و اجتماعی شد.
لذا منطقا در مقایسه با کشوری مثل ایران، تورکیه توان اقتصادی بالایی داشته و چشمداشتی به نفت داعش که یک دصد مصرف این کشور می باشد نخواهد داشت.
-دکتر پیونتکوسکی، پژوهشگر آکادمی علوم روسیه، ضمن اعلام اینکه رژیم اسد خریدار اصلی نفت داعش است گفت، برخی از شرکتهای روسیه نیز در این تجارت نقش داشته و وزارت امور خارجه این کشور نیز در تلاش پنهان کردن رابطه مذکور است ، همچنین کرسان ایلیومژینوف روس، رییس فدراسیون جهانی شطرنج در پی فاش شدن نقش وی در تجارت با داعش از سمت خود کناره گیری کرد. وزارت خزانه داری آمریکا نیز کرسان ایلیومژینوف را به دلیل تجارت با داعش در ماه گذشته در لیست تروریستها قرار داده بود، از طرف دیگر گفته می شود جرج حسونی تاجر سوری رابط بین فروش نفت بین داعش و دولت سوریه است، و وال استریت ژورنال نیز وجود مدارک همکاری بین سوریه و داعش را تایید نمود. (منبع : گوناذ تی وی، آذرماه 1394)
-البته در اینجا هدف این نیست که دخالت کشورهای مختلف بویژه با قرار گرفتن در مقابل عمل انجام شده نسبت به ایجاد امکان برای هدایت نیروهای ایشید در جهت های معین و به نفع اهداف مالی و نفتی خاص ندیده گرفته شود ممکن است در مراحلی حتی کشورهایی مثل تورکیه و یا عربستان سخت گیریهای لازم را در ارتباط با کنترل مرزهای خود با عراق و سوریه را انجام نداده اند و طبیعتا بطور غیر مستقیم در فرایند رشد داعش سهیم شدند ولی این موضوع نمی تواند تاییدی برای سهیم شدن در برنامه ریزی ارگانیزه برای رشد داعش قلمداد گردد. در مقابل برنامه ریزیهای فرامنطقه ای بویژه توسط افراطیون غربی برای به کنترل در آوردن منطقه و راههای انتقال انرژی در درازمدت و تضعیف جبهه اسلامی کشورهای منطقه نیز قابل انکار نیست. ضمنا امکان اینکه چنین نیروهایی براحتی از کنترل خارج شده و دست به عملیات ترور بر علیه کمک کنندگان اولیه زده و این کشورهارا به چالش بکشند دور از انتظار نخواهد بود و حتی در مراحل بعدی این امکان که چنین گروه هایی را به درگیری با کشور ضعیفی مثل ایران سوق دهند وجود دارد.
کنترل مالی داعش در دست امامیون فارس و روسیه می باشد
امامیون فارس و روسها با ایجاد گروه تروریستی داعش، راههای کنترل این گروه را نیز برنامه ریزی نموده اند، آنها مقادیر متنابهی سلاح و ارز در پادگانها و بانکهای موصل ذخیره داشتند که با حمله داعش در اختیار آنها قرار گرفت، همچنین تعدادی از چاههای منطقه دیرالزور سوریه نیز منابع مالی آنها را تامین می گردد.
-آیا تا حال فکر کردید چرا چاههایی که در اختیار داعش می باشد مورد حمله قرار نمی گیرد تا منابع مالی این گروه قطع گردد؟
-آیا تا حال فکر کردید چرا برای از بین بردن 100- 200 نفر داعشی در شهرهای مختلف منطقه، هزاران بمب و موشک می زنند تا تمامی تاسیسات زیر بنایی این منطقه از بین برود.
-آیا برنامه بجز این است که منابع انسانی و مالی کشورهای اسلامی را نابود سازند؟ و در این راه امامیون فارس و روسها و گروههای افراطی صلیبی غرب همدست هستند.
آیا کنترل مالی داعش می تواند دایمی باشد
وقتی از کنترل مالی داعش توسط ایران و روسیه در زمان حاضر صحبت می شود چنین معنی را نخوهد داشت که این کنترل دایمی بوده و هر موقع ایران و روسیه بخواهند شرایط را به وضعیت سابق برمی گردانند. توضیح لازم علیرغم تکرار آن در بخش دریاچه اورمیه ذیلا ارائه می گردد.
چنانچه در در ابتدای این قسمت ذکر شد با بوجود آمدن بهار عربی مردم سوریه برای رهایی از حاکمیت اقلیت 10-15 درصدی حکومت شیعه نُصِیری اسد با روشهای مدنی و مسالمت آمیز بپا خواستند ولی رژیم اسد تحت حمایت و توصیه ایران و روسیه و در عملیاتی مشترک خونین به شکل بیرحمانه حرکت مسالمت آمیز مردم را سرکوب کردند، و با ادامه مقاومت مردم و سرکوبی خونین عملا مشروعیت اسد نه تنها در داخل سوریه بلکه در سطح بین المللی نیز زیر سوال رفت، ایران و روس برای ایجاد کسب مشروعیت برای اسد در سطح بین المللی، برنامه ای ویرانگر ریخته و با زمینه سازی (مثل کشتار غیر شیعیان امامیه در عراق و سوریه و آزاد نمودن ترویستهای دستگیر شده)، گروه تروریستی داعش را آفریدند و با بوجود آمدن فضای ترور و وحشت و تبلیغات غلو آمیز در مورد خطر ترور در منطقه، و تبلیغ برای ضرورت ماندن اسد در قدرت برای مقابله با آنها، در صدد کسب مشروعیت برای رژیم اسد بر آمدند، چنانچه در آن قسمت قید گردید ظاهرا ایران روس کنترل مالی گروه داعش را با خرید نفت از این گروه در دست دارند و فکر میکنند هر موقع لازم باشد آن را از بین می برند. سوال اساسی در اینجاست آیا چنین برنامه ریزی علیرغم منحوس بودن نفس و ذات برنامه، راه بجایی می برد؟ و کنترل دایمی داعش ممکن است؟
کنترل داعش دارای دو جنبه غیر قابل پیش بینی دارد.
1-ایجاد داعش یعنی ویرانی : آنها داعش را آفریدند تا به عنوان یک گروه تروریستی سبب کسب مشروعیت برای رژیم اسد باشد البته که این مشروعیت بطور نسبی قابل کسب خواهد بود ولی برای کدام اسد؟ حالا دیگر اسد مشروعیت یافته (مشروعیت فرضی لا محال) همان اسد قبلی نیست، او دیگر اسد حاکم بر سوریه آباد نیست، اسد جدید بر ویرانه های سوریه حکم می راند اسد جدید همراه با داعش ساختگی یک ویرانه جدیدی ایجاد کرده اند که مشترکا بر آن حکم می رانند، حتی اگر داعش تحت کنترل را بتوانند از صحنه سیاست حذف کنند یک مملکت هزینه بر و پر خرجی در کنترل دارند که هر لحظه امکان شکستن دارد و هر لحظه تبعات ویرانی های آن قابل انتقال و قابل سرایت به کشورهای کنترل کننده ایران و روسیه می باشد.
2-ایجاد داعش یعنی رشد جبهه جدید در بین مسلمانان ضد شیعه امامیه : چنین طرح ویرانگری، تاثیرات روانی بزرگی در عالم اسلام بویژه در بین کشورها و مردم سنی و غیرشیعه امامیه خواهد داشت.
آیا ایجاد داعش و کسب مشروعیت برای اسد مشکلات را حل خواهد نمود؟ آیا شرایط جدید کشتار و ویرانی در سوریه با شرایط قبل از ایجاد داعش یکی است؟ حال دیگر تمامی کشورهای سنی مذهب از عربستان و مصر و کشورهای خلیج کنگر گرفته تا تورکیه و پاکستان جبهه متحدی علیه ویرانگریهای ایران و روسیه ایجاد کرده اند.
حالا دیگر راهها همانگونه که قبلا در اختیار ایران و روسیه برای حاکمیت در سوریه بود، باز نیست و بازیگران جدید وارد صحنه شده اند و در عین حال جبهه مردمی عظیمی علیه سیاستهای ویرانگر ایران و روس در بین مردم مسلمان بوجود امده که نتیجه طرح آفرینش داعش می باشد.
شباهت آفرینش گروه تروریستی داعش با ایجاد بحران در دریاچه اورمیه
موضوع ایجاد و کنترل گروه تروریستی داعش، شباهت کاملی با ایجاد بحران در دریاچه اورمیه دارد. رژیم ایران فکر میکند با خشکاندن دریاچه اورمیه و عدم برنامه ریزی برای پرورش آرتمیا و گسترش توریسم در این منطقه، هم برای اشتغالزایی و سعادت تورکان آذربایجان مانع ایجاد کرده و درنتیجه وقوع طوفانهای نمک و گسترش امراض مختلف ویرانگر، افسار آنها را برای سوق دادن به مهاجرت در دست خواهد داشت و در عین حال تصور می کند برای قطع خشک شدن دریاچه، کنترل سدها را در دست دارد تا هر موقع بخواهد آنها را باز کند و با رساندن آب به دریاچه، جلو سونامی نمک را بگیرد.
اثرات چنین طرح و برنامهریزی در مورد دریاچهاورمیه، هم ازنظر نحوست ذاتی و فینفسه چنین طرحی از برنامه ایجاد داعش بزرگتر است در عین حال جبهه بسیار بزرگ ویرانگری در مقابل رژیم ایران با دو لشکر بزرگ بوجود می آید، یکی اقلیم و محیط زیست ویران شدهی غیر قابل کنترل و غیر قابل پیش بینی، و دیگری مردم به فلاکت نشسته ای که چاره ای جز پاره کردن زنجیرهای تفکر غیر انسانی و غیر اسلامی حاکمیت فارس ندارند.(در این مورد در بخش دریاچه اورمیه تفصیلا سخن می رود).
مقایسه داعش و حاکمیت امامی فارس
مقایسه بین گروه داعش با حاکمیت فارس بویژه حکومت جمهوری اسلامی ایران از دو جهت قابل انجام می باشد جهت اول عملکرد آماری کارهای خشونت آمیز این دو گروه و جهت دوم مقایسه خطرات آنها برای مردم ایران و کشورهای منطقه و جامعه جهانی بوده می باشد.
از نظر آماری امکان مقایسه بین خشونتها و کشتارهای این دو گروه وجود ندارد چونکه گروه امامیون به علت حاکمیت بر یک کشور بزرگ ایران و دردست داشت ثروت عظیم این کشور توان بسیار بالایی در قتل و غارت مردم و کشتار بی گناهان دارد در چهارسال اخیر فقط در سوریه، آمار کشته شدگان مردم که گناهشان فقط طلب حق و حقوق اولیه می باشد بین 300 تا 400 هزار نفر می باشد که بطور مستقیم و غیرمستقیم توسط سپاه پاسداران و روسها و ارتش سوریه که تحت تسلط سپاه می باشد به قتل رسیده اند و چنانچه کشتار مردم عراق و لبنان و یمن را در جنگهای مذهبی ایجاد شده بوسیله امامیون را به اینها اضافه کنیم مقایسه گروه امامیون فارس با گروه داعش مقایسه فیل و فنجان خواهد بود.
در داخل ایران نیز امامیون فارس با ترورها و کشتار جوانان در سینما رکس آبادان شروع کردند، بلافاصله با پیروزی انقلاب، دریادار مدنی به عنوان یک پان ایرانیست تحت حمایت جمهوری اسلامی، مردم عرب خوزستان را سرکوب نمود، همزمان حاکمان فارس در شمال شرق ایران، اقوام تورکمن را از دم تیغ گذراندند و نوبت به سرکوب مردم آذربایجان تحت رهبری آیت الله شریعتمداری رسید، و با سرکوبی کردها و سپس کشتار زندانیان سیاسی و سرکوبی احزاب و گروههای مبارز که نقش اساسی در پیروزی انقلاب داشتند ادامه یافت. این سرکوبی و قتل و غارت و تالان کشور مدت 35 سال ادامه دارد و چنانچه ضایعات ایجاد شده توسط امامیون را مورد تخمین قرار دهیم صدها برابر بیشتر از تخریب و کشتار داعش خواهد بود البته هدف از این حرفها مشروعیت درست کردن به داعش نمی باشد، در عین حال داعش چه از نظر ایدئولوژیکی و چه از نظر ایجاد کنندگان نطفه آن تفاوت زیادی با امامیون فارس ندارند. با مدنظر قرار دادن مواردی مثل مطالب فوق می توان گفت خطرات امامیون فارس برای امنیت مردم ایران و منطقه و برای صلح جهانی به مراتب بیشتر از داعش می باشد.
بطور کلی نیروهای امنیتی و سپاه پاسدران حاکمیت فارس در برخورد با مردم، با استفاده از ایجاد وحشت، شکنجه، تجاوز و ترور، روشی مشابه گروه تروریستی داعش را برای ارعاب مخالفین بکار می برند، و البته همین موضوع از وجود تشابه ارگانیک و سازمانی در بین دو گروه حکایت دارد.
در این مورد به مطالب بالا بسنده می شود، مطالب بیشتر را می توان با رجوع به سخنرانی های آقای ماشاله رزمی (و مقالات چاپ شده در این زمینه بویژه در واشنگتن پست) ملاحظه نمود.